روز نویس با زیرنویس

روز نویسش با من ‌بی زحمت زیر نویسش با شما

روز نویس با زیرنویس

روز نویسش با من ‌بی زحمت زیر نویسش با شما

جزایری با رودی به نام گابریک

هیچ وقت تا حالا این جوری به این مجمع الجزایر فکر نکرده بودم.اصلا باور وجود چنیین جزایری رو روی این کره خاکی به مخیله ام هم خطور نکرده بود.چنین نعمت بهشتی باور نکردنی روی زمین.جزایری که تو ساحل امنیتش میشه ساعت ها توی آفتاب دراز کشید.از تمام بستنی و شیرینی فروشی هاش کیلو کیلو مزه ی شیرین خرید و بی هوا خورد.جزایری که هر کسی توش یه پست کلیدی داره و همه به نحو احسن کارشون انجام میده.جزایر امنی که خودی ,خودی رو غریبه فرض نمی کنه و بهش حمله ور نمیشه.حتما تا حالا اسمشو شنیدین.آره همین جزایر امن و اسرار آمیز لانگرهانس پانکراس.

زیر نویس من:

امروز به مقتضای رشته تحصیلی ام توی فضایی قرار گرفتم که برام خیلی قشنگ بود.نه از این جهت که آدم هایی رو دیدم که اکثرا با دیابت تیپ یک  زندگی می کردن بلکه از این که جهت که شاد و امیدوار با برنامه ریزی درست واسه آینده ی روشن قدم بر می داشتند.

گابریک اسم یک رودخانه است در استان هرمز گان و نه خیلی اتفاقی اسم انجمن مردم نهاد دیابت.

تعبیر موسس گابریک از انتخاب این اسم به کنار,اما من می خوام این جور برداشت کنم که این رود خروشان گابریک می تونه به زندگی خیلی از اون جزایر لانگر هانسی که خشک و کویری شدند سرسبزی و حیات دوباره ببخشه.

اطلاعات بیشتر در باره این انجمن درgabric.ir

177260kipoo.jpg

مثلا مقدمه

نمی دونم اصلا کار درستی هست یا نه.اما داشتن دفتر آنلاین نیمه خصوصی که همیشه همرات باشه و حتی سال های خیلی دور آینده هم بتونی بهش سر بزنی خیلی اسرار آمیزه.واسه همینه که امروز این تصمیمو گرفتم گوش شیطون کر به خیال خودم خرده استعدادی هم دارم و به قول شاعر سر سوزن ذوقی:).درست کردن صفحه ی سفیدی که فقط خودم خط خطی اش کنم اما هنوز هم دارم این پا و اون پا می کنم آخه دنیای اینتر نت خیلی نامرده.یه جورایی نا مرد تر از همین دنیای بوقلمون صفت خودمون.می ترسم از پشت بهم خنجر بزنه لاکردار.یه روز صبح از خواب پا شم و بعد از اینکه صورتمو شستم بیام در این رایانه شخصی رو بدم بالا.می ترسم آدرس این صفحه رو که نوشتم یه صفحه بیاد که مشترک گرامی دسترسی به تارنمای فراخوانده شده واسه بقیه که هیچی واسه خودتم جرمه پدر سوخته.دیگه این ورا نبینیمت. لازم بشه خودتم فیلتر میشی ها.واسه اینه دست دست میکنم.آخه می ترسم....